وز ناخوشی عالم وقوف دو نان مانده آن کس که نزاد است او از مادر خود هرگز ایشان همه هم با تو از فقر چنان مانده تا راه چنین قومی عطار بیان کرده جانش … متن کامل شعر را ببینید ... عطار عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ … عنا دو زنگی عظیم درآید به گور تو وز نیکی و بدیت بپرسند ماجرا نه مادریت بر سر نه مشفقیت یار ای وای بر تو گر نرسد رحمت خدا تو در میان خاک فرو ماندهای … متن کامل شعر را ببینید ... عطار عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ … که برآید ز نه فلک غوغا اگرچه نوحه کند نوحهگر بسی آن به که نوحه مادر فرزند کشته کرد ادا اگر تو ماتم آن درد داشتی هرگز پس این سخن را تو راهبر شو ای …